به گزارش قدس آنلاین، قیام ۱۵ خرداد از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران به حساب میآید. برای آشنایی مختصر بر تأثیری که این واقعه بر روند مبارزه اسلامی گذاشت با حجتالاسلام سعید فخرزاده، استاد مطالعات تاریخ انقلاب اسلامی همکلام شدیم که در ادامه حاصل این گفتوگو را میخوانید.
یأس جامعه از مبارزه
حجتالاسلام فخرزاده در ابتدا گفت: در بسیاری از مواقع دیده شده بسیاری از افراد حتی خود حضرت امام، ماجرای قیام ۱۵ خرداد را طلیعه انقلاب اسلامی دانستند. این که این واقعه چه اهمیتی دارد و چر تا این حد در تاریخ معاصر ایران از توجه بسیار زیادی برخوردار است، ما را به این سمت میکشاند تا در وهله اول بستری را که قیام ۱۵ خرداد در آن اتفاق افتاد، مورد بررسی قرار دهیم. با مطالعه تاریخ چند دهه قبل از این ماجرا درمییابیم ایرانیان همواره در تاب و تب مبارزه بودهاند.
وی افزود: پس از یک دوره سنگین مبارزه مردم ایران، این روند و فعالیت منتهی به انقلاب معروف مشروطیت شد که متأسفانه نتوانست حیات و ثبات حقیقی خودش را حفظ کند و از دل آن ما شاهد تولد و سردرآوردن دیکتاتوری شخص مستبدی چون رضاخان هستیم. رضاخانی که در رویکرد خود نسبت به شخصیتهای مبارز اسلامی مشی بسیار تند و سرکوبگرانهای را اتخاذ کرده بود. سرکوب رضاخانی به حدی موجب دلسردی بسیاری از حوزویان شده بود که آنها را برای مدتها در لاک حجرههای حوزه علمیه نگه داشته بود و معممین ترجیح میدادند بیشتر به درس و بحث خود بپردازند تا فعالیت سیاسی و مبارزاتی. آنها خوف این را داشتند که اگر قرار باشد با حکومت سرشاخ شویم، احتمال دارد رضاخان کاری کند که دیگر ترویج و تبلیغ اسلام را هم نتوانیم در حداقلیترین شکل آن پیگیری کنیم.
استاد تاریخ معاصر بیان داشت: این ملاحظهکاری حوزه را حتی در قضیه نهضت ملی شدن نفت ایران و حمایت نه چندان کامل روحانیان از مرحوم آیتالله کاشانی میتوان دید. پس از این اتفاقات و استقرار حکومت پهلوی دوم محمد رضا شاه پهلوی که مؤید به کمکهای آمریکا شد، ما شاهد فعالیتهایی از او هستیم که در عموم جامعه با اقبال همراه نبوده است. کارهایی نظیر اصلاحات ارضی، انجمنهای ایالتی و ولایتی، حذف قسم به کتاب خدا و....
او ادامه داد: در پسِ شعارهای روشنفکرانه و توسعهخواهانه پهلوی، عوارض فعالیتهای آنها اسلامزدایی و مذهبزدایی بود، اما با این حال اکثریت مردم همچنان در انتخاب مبارزه یا سکوت مردد و دچار دودلی شده بودند. در این برهه بود که امام خمینی به شکل علنیتر از قبل و فراگیر وارد میدان مبارزه شدند. ایشان در ابتدا با توجیه علما آنها را به پس میدانهای تقابل کشاندند و به دنبال حضور روحانیون، مردم مذهبی ایران، بار دیگر ردای مبارزه به تن کردند و پشت سر امام خمینی به مبارزه پرداختند. به تعبیری ۱۵ خرداد، تزریق جرأت انقلابی به مردم و حوزههای علمیه بود که امام خمینی این مهم را بر عهده داشت و ثمره آن این بود که ریاست انقلابیگری به دست مردم مذهبی و جریان اسلامی بیفتد.
سرکوبی که ثمرهاش جوانه زدن انقلاب بود
فخرزاده گفت: پس از دستگیری امام و قیام خونین ۱۵ خرداد از سوی مردم و در آخر تبعید امام خمینی، رژیم تصور میکرد که غائله را خاتمه داده است و با سرعت بیشتری در نبود رقیب سرسختی چون امام خمینی به فعالیتهای ضد دینی خود ادامه داد. اما در این میان، مذهبیون هم در اشاعه معارف اسلامی و گفتمان سیاسی اسلام طرق مختلفی را در پیش گرفتند. انجمنهای اسلامی در دانشگاههای داخل و خارج کشور، نمونهای از راه و روش تازه مذهبیون است. تشکلی که توانست پس از مدتها جو و فضای دانشگاههای ایران را از کلونیهای کمونیستی و مارکسیستی به دست بگیرد و متولی بسیاری از تظاهرات و فعالیتهای انقلابی شد.
وی افزود: یکی دیگر از انواع فعالیتهایی که شکل گرفت، ایجاد شبکاتی از مبلغین به رهبری امام خمینی بود. بسیاری از روحانیون معروف انقلاب اسلامی در این روند فعالیتهای سیاسی خود را انجام میدادند و رژیمهم نسبت به این فرایند حساسیت بالایی نشان میداد که یکی از آنها حبس و تبعید این روحانیون بود. بالا رفتن تیراژ و چاپ آثار اسلامی و دینی یکی دیگر از عوارضی بود که در سیر و تطور مبارزه اسلامی نهضت امام خمینی ایجاد شد. تمام این کارها از عوارض قیام ۱۵ خرداد بود که هرچه جلوتر رفت به قوای نهضت اسلامی قوت بخشید.
انتهای پیام/
منبع: فارس
نظر شما